محل تبلیغات شما

با آخرین بوسه ی شاهین خون گریه کردم و هنوز جا دارم برای آبغوره گرفتن

خاطره هام که نه، خاطره هارو فوت کردم بره هوا چون خاطره داشتن از آدم متاهل شده رو جایز نمی دونم هرچقدر هم دوست و عزیز بوده باشه، ولی اون شهر واقعا زیبایی جهانه و کاش بتونم روزی دوباره برم و با اون حجم از زیبایی مواجه شم بدون یادآوری ذره ای خاطره از گذشته که مجبور به مرورش باشم.هرچند که همه جیز انقدر زنده ست که نمی صه به باد فراموشی سپرد اما خاطره ها هم کم رنگ می شن الان نه؟ صد سال دیگه محو می شن

بارید از من مثل ابر خسته از باران

بارید از من تا خود استخر لاهیجان

خندید با من از مسیر رفت تا برگشت

خندید با من در تمام پارک های رشت.

لعنت به این موزیک زیبای دل انگیز که امشبمو رید

اما چون دکانی نیست تا دوست معامله کند، آدم ها مانده اند بی دوست

انسان‌ها این حقیقت را فراموش کرده‌اند اما تو نباید فراموشش کنی. تو تا زنده‌ای نسبت به چیزی که اهلی کرده‌ای مسئولی

دردا و ندامتا که تا چشم زدیم، نابوده به کام خویش نابوده شدیم ...

خاطره ,دل ,نمی ,زیبایی ,شن ,اون ,می شن ,با من ,از من ,سال دیگه ,دیگه محو

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Wendy's notes Dorothy's collection بدنسازی همه چیز درباره حیوانات خانگی شرکت مهندسی علم و فن آراد orwarbartca ♡♡ eshghe shishei ♡♡ اسلام آباد جوان بیت ایران کوین | BitIranCoin کبیر پانل