محل تبلیغات شما

ریاضتی که این مدت کشیدم رسمن نابودم کرد. اینکه وسط خیابون یهو تموم وجودت بلرزه نتونی دیگه راه بری به حرف چیز ساده ایه ولی وقتی اتفاق میفته و حس می کنی تمام جهان دارن با دست نشونت می دن بدتر پاهاتو سست می کنه.این روزها از این حال و هواها کم نداشتم یهو وسط خیابون فقط می خواستم یه دستی منو بلند کنه بذاره تو خونه که اگه گریه م گرفت راحت گریه کنم تا بالاخره یک روز این سوگواری ها تموم شه.
دارم با کتاب و فیلم خودمو از نو می سازم.سرعت فیلم دیدن و کتاب خوندنم زیاد شده چون جز این دو مورد الان نمی تونم به کسی تکیه کنم. هزار کار می شد انجام داد واسه فراموشی و خوشی های ابلهانه ی زودگذر ولی تک تکشون فقط خودمو از پا می انداخت اینجوری بیشتر دهنم پشت و رو می شد. و چون خودم مهم تر از هر چیز و هر کسی ام و تمام آدم ها فانی اند و بی ریشه،(می دونی که همین بی ریشگی اسباب زحمتمون شده و باد به هر کجایی می برتمون!) حتا اونی هم که وعده ی سر خرمن "تا ابد" بهت می ده، قطعن اون لحظات دچار بی ریشگی و هیجانات شده یا تا ابد فقط براش چند سال بیشتر به طول نمی انجامه.ولی من تا ابد رو واقعن تا ابد معنی می کنم.نه. معنی می کردم. الان دایره ی تفکراتم فرق کرده،حساسیت هام زیر و رو شدن، احساساتم زمین تا آسمون دچار دگرگونی شده و کاملن کنترل شده س.امکان داره من تا آخر عمرم دیگه دوستت دارم از دهنم بیرون نیاد و فقط در عمل نشون بدم این برام مرگه ولی وقتی هیچکس جز خودم برام نخواهد موند پس باید حواسم به احساساتم باشه.
اغلب بیزارم از درد دل کردن و دردهامو فقط می نویسم برای اینکه خالی شم.اما این بار فشار جوری روم زیاد بود که به اجبار خیلی بسته و گنگ با چند نفری حرف زدم تا یه کم سر دلم سبک شه.با خودم خیلی حال کردم که جانب حق رو رعایت کردم چون این افراد از نزدیک ترین هام بودن و هی حق رو به من می دادن ولی گفتم منم فلان جا و فلان جا و فلان جاها و خیلی جاهای دیگه مقصر بودم‌.ولی اینکه یه جای دیگه ای دارن از جانب من می بُرن می دوزن و تنشون می کنن یه کم تهوع برانگیزه فقط یه کم،چون منِ این روزها به همین میزان اندک هم دیگه اهمیتی نمیده.
دیگه واسه ساعت چهار بعداز ظهر دل دل نمی کنم که با موهای طلایی میون گندمزار پیداش شه،دیگه نمی گم برای اهلی کردنم چیکار می تونه بکنه،خودش باید ببینه برای ایجاد علاقه کردن و نزدیک شدن بهم چه راه هایی پیش روشه. گرچه کسی که گل سرخشو بدون تجیر رها می کنه و از یه جای دیگه سر در میاره، به اهلی کردنش هم اعتباری نیست.


اما چون دکانی نیست تا دوست معامله کند، آدم ها مانده اند بی دوست

انسان‌ها این حقیقت را فراموش کرده‌اند اما تو نباید فراموشش کنی. تو تا زنده‌ای نسبت به چیزی که اهلی کرده‌ای مسئولی

دردا و ندامتا که تا چشم زدیم، نابوده به کام خویش نابوده شدیم ...

ولی ,یه ,فقط ,رو ,کنم ,هیشکی ,تا ابد ,هیشکی هیشکی ,معنی می ,و رو ,جای دیگه ,هیشکی هیشکی هیشکی

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Judy's blog Alphonso's receptions خبر نداری از دلم خورشید کرم قیمت نرده استیل,قیمت حفاظ استیل,قیمت پله استیل,قیمت درب استیل,قیمت نرده شیشه ای کلینیک صنعتی و ساختمانی رهام الکتریک البرز progoninma مسجد رسول الله تبریز 19sa بهترین های اینستاگرام در زدگرام