محل تبلیغات شما

اون روز گفتم دستشویی آخری رو برم وسط راه نگیرتم. آقا بالا نکشیده زارپ دیدم النگوی محبوب میناکاریم شوت شد توی چاه. عربده زدما. گفتم به محض رشیدن با همین بار و بندیل هم که شده می رم مغازه هه و یه دونه دیگه می خرم. داشتم روانی می شدم. جمعه ای که نشد بدم چون مقصدم تغییر کرد دیروز که شتبه باشه شال و کلاه کردم و رفتم و به در بسته ی مغازه هه برخوردم. کارد می زدی خونم در نمیومد. سر در مغازه شماره تلفنی نبود و مغازه بغلی هم خبری نداشت و بغلی هم که شزرآلات نی فروخت کسی توش نبود سوال کنم. شماره ش رو فقط برداشتم که از طریق اون بلکه بتونم پیگیری کنم. رسیدم خونه و ۱۱۸ هم شماره ای به اسم اون مغازه به ثبت نرسیده بود دیگه با سلام صلوات گوگل کردم و یه دونه شماره فقط یافتم و شانسکی همون درست بود. سر از پا نمی شناختم. زنگ زدم پرسیدم اگه هنوز دارن امروز بدم و رفتم و خریدم. قرمزش همین یه دونه بود و سراپا ذوق بودم. ولی شل شدم و یه بادمجونی و یه دونه تک هم خریدم. دلم یه سفید دیگه هم می خواست ولی چون تخفیف نداد منم نخریدم. لامصب تا حالا چندتا ازش النگو خریدم چس تومن نمی خواست تخفیف بده. هرچقدر از طلا متنفرم بدلیجات مخصوصا النگوهای هندی می تونن منو روانی خودشون کنن. خلاصه که خیلی خرسندم. روز جمعه واقعا حالم خراب شد از شوت شدن النگوی نازنینم توی چاه دستشویی. خیلی حس بدی بود خیلی. نه ده سالگز هم چنین تجربه ی چرتی داشتم و هنوزم که هنوزه یادم میفته می سوزم.

ر یه گردنبند فوق العاده جذاب با رنگ های خوشرنگ و دلبر داشت که داداشش از اسپانیا براش آورده بود و اون وقت ها بخشیده بود به من. من جونم برای تک تک مهره های اون گردنبند در می رفت. ازش یه دستبند ساخته بودم و از نگاه کردن بهش سیرمونی نداشتم تا اینکه یه روز یهو از مچ دستم سر خورد و افتاد توی دستشویی و برای همیشه از دست دادمش. از اون موقع به بعد مثل چشمم مراقب دستبندهتم بودم. یه عالم دستبند و النگو تا همین الان ساختم ولی هنوز چشمم پی اون لعنتی های زیباست این النگو میناکاری قرمزه رو هم اگر مثلش رو نمیافتم (چون کنار سفید و سورمه ایه که زیبا می شه) تا آخر عمر این حال گه باهام بود.

اما چون دکانی نیست تا دوست معامله کند، آدم ها مانده اند بی دوست

انسان‌ها این حقیقت را فراموش کرده‌اند اما تو نباید فراموشش کنی. تو تا زنده‌ای نسبت به چیزی که اهلی کرده‌ای مسئولی

دردا و ندامتا که تا چشم زدیم، نابوده به کام خویش نابوده شدیم ...

یه ,هم ,اون ,مغازه ,النگو ,دونه ,و یه ,یه دونه ,و رفتم ,بغلی هم ,مغازه هه

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

محیط زیست سایت تخصصی ماسک صورت رودخانه دز و پارک های ساحلی دزفول « وبلاگ شخصی ابراهیـم طهمـاسبـی شاه منصـوری » عکس The scene is mine :D اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها drotmilnecan دستگاه سنگبری قابل حمل اعتقادی و مذهبی